آویساآویسا، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

آویسا عزیز مامان و بابا

تلویزیون

دختر قشنگم سه تا چیز خیلی دوست داری. عروسک سبزت که عکسش هست، تلویزیون که اگه شبکه رو عوض کنیم گریه می کنی، یه عکس توی اتاقت هست که نقاشی یه نی نی  است می خوای بری بغلش صداش می کنی بعد چون جواب نمیده گریه می کنی.
25 فروردين 1393

سرماخوردگی

دختر گلم یک کمی بینیت گرفته بود دیشب بردیمت دکتر گفت سرماخوردی برات زیتروماکس نوشت خداکنه زود خوب بشی ...
20 فروردين 1393

سه ماه و نه روز

دختر قشنگم امروز خاله اومده بود اینجا تا تو رو بغل کرد بغض کردی و زدی زیر گریه بعد اومدی بغل مامان ساکت شدی، دختر زرنگ مامانی ...
18 فروردين 1393

بغل

مامانی قشنگم تازگی یاد گرفتی از بغل همه می پری بغل مامان اما از بغل مامانی بغل هیچکس نمیری. بس که جیگری تو.
17 فروردين 1393

قیقه

دختر خوشگلم تازگی یاد گرفتی بگی قیقه. دختر لوس مامان وقتی خوابت میاد باید حتما بغلت کنم سرپا تکونت بدم، اگرم بشینم حتی اگه چشمات بسته باشه می فهمی و گریه می کنی. اما در هرصورت دختر خوشگل خودمی، جیگرمی عسلکم
15 فروردين 1393

سه ماهگی

دختر قشنگ مامان سه ماهه شد. عزیز دلم الان یه دو هفته ای هست که چند سانتی خودت رو از روی بالشت بلند می کنی و مد خوای بشینی. مامانی دستت که می گیره بدون کمکش می شینی . نشستن رو دوست داری اما مامانی جونم هنوز خیلی کوچولویی برای کمرت خوب نیست. وقتی دمر میذارمت پاهات فشار میدی و یک کمی جلو میری. مامانی خیلی جیگری. عاشقتم ...
12 فروردين 1393